فکر هرشب تو....

اینجا از تو برای تو مینویسم

فکر هرشب تو....

اینجا از تو برای تو مینویسم

؟؟؟

 

آهای کسانی که فکر میکنید بعضی از آدمای اطرافتون از جمله من نمیفهمن و حواسشون نیست 

فقط اومدم بگم :بدونید خیلی از آدما میفهمن و حواسشون هست٫ولی به روشون و به روتون نمیارن .

این دلیل نمیشه که شما به خودتون اجازه بدید طرف مقابلو احمق فرض کنید و براش نقش بازی کنیدو کلی ام تو نقشتون فرو برید . 

طوریکه انگار نه انگار اتفاقی افتاده و همه چی مثل سابقه...  

بعدشم...  

 

ای بابا...

اصلا ولش کن... 

آره ... 

شماها خوش باشید... 

من هیچی نمیفهمم ...

من هیچی نمیدونم...   

ولی انتظارشو نداشتم... 

همین...

نظرات 30 + ارسال نظر
Mohammad دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:43 ب.ظ http://rain24.blogsky.com

اووووووووووف عالی بود!

تیراژه دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:18 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

مریم جان
عزیز دل
چی شده؟

خدیجه زائر دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ب.ظ http://480209.persianblog.ir

مریم جانم اونچه مسلمه شما حواست به همه هست اما عزیزکم باید قبول کنی که درجه ی خودخواهی و دیگرخواهی آدما مثل هم نیست.بعضیا نگاهشون دنیاشون و دلشون اندازه ی دنیاست بعضیا خب نه!!!!!!!عزیزم به بزرگواری خودت ببخش .بعد فوت دامادم خیلیا ادعاهایی کردن که خواهر م مجبور شد خیلیاشو اجابت کنه در حالی که میدونستیم درست نیست.اما به هر حال می گذره.

فرشته دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ http://houdsa.blogfa.com

همیشه از همونجایی ضربه میخوریم که انتظارشو نداریم...

رها- مشقِ سکوت دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:37 ب.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

بعضیها فکر میکنن خودشون که چشماشون رو ببندن، کسی نمیبنشون
درد داشت این پستت، شایدم جای زخمهای قدیمه که شروع به سوزش کرده...

محبوبه سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:13 ق.ظ

سلام مریمم سلام عزیزم چی شده؟چرا اینجوری بهم ریختی؟
کی داره اینجوری با اعصابت بازی میکنه اصلا چرا این اجازه رو بهشون میدی...
ایثار بعداز خودخواهی شریف ارزشمند است...
نباید این اجازه رو بهشون بدی.اگه به روشون نیاری این اجازه رو به خودشون میدن هرطور که دوست دارن باهات رفتار کنن.

چیز خاصی نیست...
درست میشه

سید رسول گوزنها سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:18 ق.ظ http://seyed-rasool.blogfa.com

سلام مریم جان

امانتی رو که خواسته بودی گیر آوردم و توی اولین فرصت به دستت میرسونم آرزو دارم لحظه لحظه زندگی تو اونجوری بشه که میخوای

اما از این پستی که گذاشتی " چی شده

کاری اگه از دست من ساخته اس تو رو هر کی میپرستی بگو تا انجام وظیفه کنم

خودت میدونی که خاطر تو رو چقدر از همون اولا میخواستم و میخوام

پس منتظرم

مرسی سیدعزیزم
خیلی خیلی خوشحالم کردی
مورد خاصی نیست
دستت درد نکنه
مرسی که هوامو داری...

آوا سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:27 ق.ظ

دیشب که پستت رو خوندم
خیلی دلم گرفت......تو که
می دونی،خداهم میدونه
پس بذار اونا توی حماقت ِ
کوچیک خودشون دست
و پابزنن...بذار فکر کنند
که تو متوجه نمیشی
بذار توی حماقت
خودشون دست و پا
بزنن.......دلت آروم
مریم جان.اگه کاری
از ما ساختس بگو
حتمابِهِمون بگو...
یاحق...

عزیز دلم
همیشه گفتم
خیلی خوبه که هستی
خیلی ماهی...

سایلنت سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:40 ق.ظ http://no-aros.blogfa.com/

چی شده خانومی؟؟

چیز خاصی نیست دوست عزیزم
ولی نمیتونستم ننویسمش
حس بدی دارم

شــــــــــــــــــــرمنــــــــ سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:56 ق.ظ

وقتیکه مریم (که یکی از بچه های مودب و با شخصیت فامیله) از زور عصبانیت میگه :
آهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــای

یعنی یک سری از اطرافیان
(که شاید منهم جزو همونها باشم ) غلط زیادی کردند و راه رو اشتباه رفتن.
به نوبه خودم ازت عذرخواهی میکنم و شرمنده ام.
برای شادی روح شیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرزاد
فاتحه و صلوات.

دور از جون
چی بگم
شما که نمیدونمم کی هستین قطعا جزوشون نیستین
ولی ...

بابک ( کیامهر ) سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:04 ب.ظ

امیدوارم با نوشتن این پست یک مقدار سبک تر شده باشی مریم جان ...
در ضمن بدخواه مدخواه داشتی میدونی که؟
سه سوته
عکس بده جنازه تحویل بگیر

یاااااااااااااااااا خدااااااااااااااااااااا.....
سبک میشم....

بابک ( کیامهر ) سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ

ایشالا که با نوشتن این پست سبک شده باشی

نمی پرسم مشکل چیه چون اگر لازم بود حتما می گفتی
فقط اومدم بگم بدخواه مدخواه داشتی بگو خواهر
عکس سه در چار یک ساهت
شیش در چار نیم ساعت

عکس طرف رو میدی
جنازشو تحویل می گیری

دل آرام پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:39 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

بله!
با توجه به کامنت بابک عزیز ، بنده فقط اعلام میدارم "حمایتت میکنیم"

عزیییییییییییییییییز ذلم
مرسی خانومی
مرسی که هستی
بابا بابک شوخی میکنه...
انقدرم خشن نیست...

معصومه پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 ب.ظ

سلام مریم جان تواین روزهای عزیز بسپار به خدا خودش جوابشونو میده مطمن باش قربون اون دل زخم خورده ات برم javascript:void(0);

مرسی عزیییییییییییز دلم
چیزی نیست
حل میشه...

ماریاچی یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:16 ق.ظ

سلام حال شما احوال شما







سر زدم بگم عیدتون مبارک



منو که بی خوابی گرفته گفتم یاد دوستای قدیمی کنم که
به ما سر نمی زنند






بای تا بعد




عید شمام مبارک دوست عزیزم
قدم رنجه کردین
خوشحالم کردی

نورا دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:21 ق.ظ

سلام مریم جان اولین بار که می خوانمتان اما دورادور از طریق وبلاگ جوگیریات میشناسمتون و همچنین از طریق میثای عزیز
راستش وبلاکتونو دوست داشم و خواستم بگم که کاملا حال این پستو درک میکنم و میدونم که چه چیز اعصاب خوردکنیه ولی حیف که نمیتونیم تو چشاشون زل بزنیم و بگیم خودتونین و کاری جز سوختن و ساختن نمیشه کرد انشاالله دیگه از این رفتارارو از کسی شاهد نباشیم
با بهترین ارزو ها و ارزوی سلامتی برای شما دوست عزیز
سایه اتان مستدام باد

سلام نورای عزیزم
خیلی خوشحالم کردی که بهم سر زدی
منم تعریفتو از میثای عزیز شنیده بودم
فکر کنم با یه کمی مدیریت بشه حلش کنم
ممنونم از اومدنت مهربون....

آلن یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:42 ب.ظ

سلام مریم خانم.
نمی دونم فیلم بی خداحافظی رو رفتین یا نه.
فیلم قشنگیه.

سلام آلن عزیز
نه هنوز نتونستم برم
ولی میرم ایشالا
مرسی که سر میزنین

نرگس یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ http://quorankoodakan.persianblog.ir/

جودی...E .P. Association یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ http://e-p-association.blogfa.com/

میتینگ آنلاین جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:33 ب.ظ http://meetingonline0.blogfa.com

یه اتفاق که با تمام بی ربطی همچین حسی رو بهم داد باعث شد یک پست بذارم.
دوران وقاحـــــــــــــــــــــــــــت!
فرشته راست می گفت؛

کسانی هستند که در دوران نقاهت مهربان می شوند و در دوران وقاحت می تازند!

و بدتر از آن ها احمق هایی مثل من هستند که دوبار از همین سوراخ گزیده می شوند.

به هر حال در هر دو مورد مشکل و ایراد از خود ماست. نجابت زیادی کثافت میاره خواهر من!

شاعرشنیدنی ست دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:37 ق.ظ http://kha2ne-sher.persianblog.ir/

آهای آدمایی که اینجوری فکر می کنین اشتباه می کنین خودتونین!
منظورت همین بود دیگه دوستم؟
به روزم

آره دوست عزیزم....
زدی به هدف

سید رسول گوزنها دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:37 ب.ظ http://seyed-rasool.blogfa.com

سلام مریم جان

نم نم داره روز تولدش میرسه و میخواستم این روز رو به تو

تبریک بگم و ضمن آرزوی نیکبختی و بهروزی برای تو "

از خدای بزرگ آرامش روح شیرزاد جانم رو خواهانم

شادی تو آرزوی منه

آره سید رسول عزیزم
داره میرسه
دومین سالی که خودش نیست تا شمعشو فوت کنه
دووووووووووووووووو سااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااال

تیراژه پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:26 ق.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام مریم عزیزم
کاش برای تولد شیرزاد عزیز چیزی بنویسی
که عطر دیگری داشته باشد
نه بوی خشم و سیاهی
میدونم..دلت از آدمها گرفته...اما دنیا اونقدر ها هم بد نیست
هستند نازنین هایی مثل خودت و شیرزاد...
دل مهربانت آرام عزیز دلم

سلام عزیز مهربون
خوبی خانومی؟
نتونستم تیراژه جان
اصلا هیچی نمیتونم بنویسم
ولی مرسی که بهم سر میزنی

yasna جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:00 ب.ظ http://delkok.blogfa.com

سلام مریم جان
امروز زاد روز شیرزاد عزیز هست .. اومدم بگم زاد روزش گرامی عزیز.. امیدوارم ناراحتت نکرده باشم

سلام عزیز دلم .مرسی از اینکه یادمون بودی.
یاد منو شیرزاد

دل آرام جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

اهای مریم خانم شما در جریانی که اینجا چندوقته ننوشتی ؟
دلمان تنگ شده بود گفتیم بیاییم حالی بپرسیم

سلام دلی جونم.
خوش اومدی عزیزم.
نمیدونم چرا نوشتنم نمیاد
هیچی نمیتونم بنویسم

ماریاچی یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:35 ق.ظ http://akbark2.mihanblog.com/

سلام آجی گلم چرا آپ نمی کنی






خیلی دل تنگتم




آپ کن حال کنیم دیگه

سلام دوست عزیزم
آخه با نوشته های من که نمیشه حال کرد که عزیزم...
راستش نوشتنم نمیاد.

آوا پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ب.ظ

سلام مریم جانم...ببخش من
یه چندوقتی نبودم که بیام به
اینجاسربزنم..تولدعزیزترین
عزیزت مبارک گل من......
بهتری؟بهترشدی ؟ کاش
یچیزی بنویسی اینروزا
که دلم بد جور واسه
دستخطت لک زده....
واسه بهروزیت و
سلامتی و شادیِ
عمـــــقی ِ قلبیت
همــــــیشه دعا
میکنم..........
یاحق...

سلام عزیز دلممممممممممم
مرسی قربونت برم خانومی.تو عزیزی.
چشم.مینویسم گلم

بهنام جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:46 ب.ظ http://harfehesabi.blogsky.com/

سلام زن داداشم

امیدوارم خوب باشین

دنیاست دیگه

هزاری هم از این حرفها بزنی و از این پست ها بنویسی باز هم نمیفهمن!

خیلی ها خودشون رو چیز فرض میکنن و ما رو چیز!

سلام داداش گلم
آره.حیف که آدم حتی با این پستام خالی نمیشه.

رها دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ق.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

خودت رو ناراحت نکن عزیزم
هر کی هر جوری هست دیگران رو هم همونطور فرض میکنه یه جورایی فرافکنیه
شما آروم باش که میدونم هستی نازنین
به قول خودت ولش کن
فقط من هم میتونم بگم امان از خودخواهی ها قضاوت های بیجا و این همه حرف و حدیث و...

باورت میشه از این سکوت خسته ام.........

محبوبه دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:19 ق.ظ

من اگه دستم بهش برسه میدونم چه بلایی سرش بیارم.(منظورم همونیه که تو ناراحت کرده وحال وحوصله نوشتن رو ازت گرفته)
میدونی چند وقته دارم میام وبت؟
خبری ازت نیست خوبی؟

عزیییییییییییییییییییییزمی .خوب میشم خوشگلم.مینویسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد